خاله حنا
- چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۵۳ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
امشب گفتی «خاله حنا زنگ بزن ماما» ولی موقعیتش رو نداشتم. خاله حنا رو دوست داری و او هم صادقانه عاشقته. برات بابت داشتن این خاله ی خوش ذات و مهربون خوشحالم. فقط حیف که اییینهمه ازش دوریم... حیف حیف... کاش کنار پدربزرگت یعنی بابام و مامانم و خاله هات بودیم تا می دیدی عشق خالصانه رو و با همه وجودت درک می کردی. عشق کسانی رو که می تونی با اکنیت خاطر به عشقشون اعتماد کنی.
چون نه تنها تو رو دوست دارند صمیمانه
بلکه عاشق تو هستند و حتی عاشق مادرت هستند که امن تر از مادر کسی نیست در نیا برای عشق(بعد از امام زمان)و حتی تر اینکه به پدرت مهربان هستند و برای پدرت حسن نیت دارند...
کاش بفهمی این عشق های بی دریغ و بی توقع و عمیق و ناب رو
برات ناراحتم که کم میبینی شون
وقتی به حدی رسیدی که اینجا رو دیدی و خوندی (امیدوارم که ان شاءالله اون روز برسه و وقتی میرسه تو حسابی سلیم الصدر و خوب باشی) برو سمتشون و بین اونها زندگی کن
تا بعد از مدتی متوجه این میدان بی بدیل مغناطیس عشق صادقانه ی بی منت و بی توقع بشی...
- ۹۸/۰۲/۱۱